˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
قرآن كریم، در آیات متعددى به فضایل پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ اشاره كرده است؛ فضایلى كه منحصر به آن وجود مقدس است و هر یك از آنها از منقبتى از مناقب بى شمار آن وجود نازنین پرده برداشته است. در این بخش به تعدادى از آنها، به كمك آیات كریمه قرآن، اشاره مىكنیم: 1. كلامش جز وحى نیست پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ كه كلام و سكوتش مظهر كلام و سكوت خداست، هر چه مىگوید وحى است: « وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهوى اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْىٌ یُوحى» یعنى آنچه را كه به عنوان سنت و سیرت و گفتار دینى از او مىشنوید، وحى است. این آیه كریمه به لفظ و لسان اختصاص ندارد بلكه مصونیت منطق، رفتار، سنت و سیره او را نیز مىرساند. به فرض از این آیه نتوان این معناى وسیع و فراگیر را استنباط كرد. از آیه سوره انعام و سایر آیاتى كه مىگوید: پیامبر ـ صلى الله علیه و آله ـ جز از وحى تبعیت نمىكند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحى اِلَىَّ» مىتوان به خوبى استظهار كرد كه سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا ـ كه كتاب تسبیبى است ـ هیچ گاه بدون اذن وحى نیست و در ابلاغ وحى نیز هرگز بخل نمىورزد.
در عظمت رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ همین بس كه خداى سبحان مىفرماید: «وَ لَقَدْ اتَیْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانىوَالْقُرْآنِ الْعَظیم» «ما سوره مباركه "فاتحه" و قرآن عظیم را به تو دادیم.» كتابى كه «لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنِ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللّه»«اگر حقیقت آن را بر كوه نازل مىكردیم، آن كوه متلاشى مىشد؛ كوه توان تحمل عظمت قرآن را ندارد اما تو به خوبى آن را تحمل مىكنى.» 3. او مظهر اسم «محیى» و «مغنى» است خداوند سبحان، پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ را محور حیات قرار داده، او مظهر «محیى» است و پیروى از او حیات بخش است: «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوُا اِسْتَجیبوا للّه وَ لِلْرَّسولِ اِذا دَعاكُمْ لِما یُحْییكُمْ» مقصود از این حیات، حیات نباتى یا حیوانى یا حیات نازلترین درجه انسانى و مانند آن نیست؛ زیرا خداوند به مردم خطاب نمىكند بلكه به مؤمنان خطاب مىكند، به آنان كه از اصل حیات اسلامى طرفى بستهاند، مىفرماید: پیروى از پیامبر، شما را زندهتر مىكند یا همچنان حیاتتان را محفوظ نگه مىدارد. در این آیه با خطاب تشریفى مىفرماید: اى كسانى كه با مؤمن شدن بخشى از حیات خویش را تحصیل كردید، پیرو محور حیات باشید تا حیاتتان محفوظ بماند، یا به حیات برتر راه یابید، اگر ایمانتان ظاهرى است بكوشید آن را باطنى كنید، پیامبر ـ صلى الله علیه وآله ـ محور حیات است یعنى خود زنده و مظهر «اَلْحَىُّ الَّذى لایَموت» است، پیروى از او نیز حیات جاودانه مىبخشد. خداى سبحان، رسول اكرم ـ صلى الله علیه وآله ـ را مظهر«غنى» مىداند، اغنا و بى نیاز كردن را به او نسبت داده مىفرماید: بداندشان نخواستند از مؤمنان انتقام بگیرند مگر این كه خداوند و پیامبر آنان را بى نیاز كرد: «اَغْنیهُمُ اللّه وَرَسولُهُ» آن اندازه رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ فرد شاخص و برجستهاى است كه مظهر «مغنى» مىشود. این كه خداى تعالى اغناى پیامبر را در ردیف اغناى خود بیان فرموده نشانه آن است كه پیامبر ـ صلى الله علیه و آله ـ ، مظهر این نام شریف است؛ خداوند در میان پیامبران، صفت برجسته «اغناء» را به كسى جز پیامبر ـ صلىاللّهعلیهوآله ـ اسناد نداده است سر این نكته آن است كه رسول اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ بنده كامل است و بندگى، اصلى است كه انسان را مظهر ربوبیت مىكند و لازمه اطاعت از خداوند، بى نیازى از غیر او است: «طاعَتُهُ غنى» و اگر این اطاعت به كمال مطلوب رسید، آن بنده محض و مطیع صرف، مایه بى نیازى دیگران هم خواهد شد و در حقیقت، آن بندگى خداست كه مغنى است. 4. تجلیل خداوند نسبت به پیامبر اكرم در خطاب خداى سبحان، از نظر ادب محاوره، حرمتى خاص براى پیامبر خاتم ـ صلىاللّهعلیهوآله ـ قایل است كه براى انبیاى پیشین قایل نبوده. انبیاى گذشته را با نام مخصوص آنها خطاب مىكند، اما هرگز نام مبارك پیامبر اسلام را به عنوان «یا محمد» نمىبرد بلكه همیشه از او با تعبیرهاى تجلیل آمیزى همچون: «یا أیّها النبى»، «یا أیّها الرسول» یاد مىكند. مثلا درباره آدم ابوالبشر مىفرماید: «یا آدَمُ اْسْكُنْ اَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّة» درباره حضرت نوح مىفرماید: «یا نُوح اِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أهْلِك» درباره موسى: «یا مُوسى أَقْبِلْ وَ لاتَخَفْ» ولى درباره رسول اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ علاوه بر خطاب جلالتآمیز خود، به بندگان نیز مىآموزد: «لا تَجْعَلوُا دُعاءَ الْرَّسولِ بَیْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» «هر گاه خواستید پیامبر را صدا بزنید او را مانند مردى عادى صدا نزنید.» بلكه هم نحوه صدا زدن و هم اصل آن آمیخته با تجلیل و تكریم باشد. 5. عالم بودن به غیب و شهادت از مقامهاى منیع رسالت، اطلاع بر غیب است. خداى سبحان مىفرماید: «قُلِ اْعْمَلوُا فَسَیَرَىْ اللّهُ عَمَلُكُمْ وَ رَسوُلُهُ وَ الْمُؤْمِنون» «به مردم بگو هر كارى مىكنید خدا، پیامبر و مؤمنان مىبینند.» یعنى مقام رسالت كه مقام اطلاع بر غیب، آگاهى بر نهان و نهاد انسانها، قلبها و فكرها و سرهاى دیگران است، از كارهاى شما اطلاع دارد. این كه خدا فرمود: بگو پیامبر مىبیند، تنها اخبار نیست بلكه با این بیان، پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ را مظهر عالم غیب و شهادت كرده است. خداوند در جاى دیگر مىفرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلایَظْهَرُ عَلى غِیْبِهِ اِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسولٍ» «خداوند عالم غیب است و غیب را بر احدى آشكار نمىكند مگر بر رسولى كه مرتضى باشد.» یعنى دینش مرضى خداى سبحان باشد و رسول اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ به یقین مرتضاى خدا و دین او به یقین خداپسندانه بود. از این آیه استفاده مىشود كه رسول اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ عالم غیب است. 6. دارنده شرح صدر خداوند سبحان به رسول اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ مىفرماید:«ما براى این كه تو را به مكتب لدى اللهى برسانیم و از ام الكتاب برخوردارت كنیم. ظرف دلت را باز كردیم تا گنجایش این علوم را داشته باشى.» «اَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكْ * اَلَّذى اَنْقَضَ ظَهْرَك» «آن بار توان فرسا را از دوش تو برداشتیم و سینهات را گشودیم، مانعى از درون و فشارى از بیرون ندارى، مىتوانى اسرار را بنگرى و سختىها را تحمل كنى.» 7. درود فرستادن خدا و ملائكه بر پیامبر اكرم مقام پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و آله ـ آن قدر والاست كه آفریدگار هستى و تمامى فرشتگان بر او درود مىفرستند و خداوند به همه مؤمنان دستور مىدهد كه آنها هم بر پیامبر ـ صلى الله علیه و آله ـ درود بفرستند: «اِنَّ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبى یا اَیُّهاَ الَّذینَ آمَنوُا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّموُا تَسْلیماً» «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود مىفرستند، اى كسانى كه ایمان آوردهاید! بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.»
نظرات شما عزیزان:
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|